داستان جالب مدیریت بحران به شیوه سکولار-(1395/05/10)

داستان جالب و خنده دار مدیریت بحران به شیوه سکولار
 آقای اسمیت به تازگی مدیر عامل یک شرکت بزرگ شده بود. مدیر عامل قبلی یک جلسه خصوصی با او ترتیب داد و در آن جلسه سه پاکت نامه دربسته که شماره های ۱ و ۲ و ۳ روی آنها نوشته شده بود به او داد و گفت: هر وقت با مشکلی مواجه شدی که نمی توانستی آن را حل کنی، یکی از این پاکت ها را به ترتیب شماره باز کن.
چند ماه اول همه چیز خوب پیش می رفت تا اینکه میزان فروش شرکت کاهش یافت و آقای اسمیت بد جوری به درد سر افتاده بود.
در ناامیدی کامل، آقای اسمیت به یاد پاکت نامه ها افتاد. سراغ گاوصندوق رفت و نامه شماره ۱ را باز کرد. 
کاغذی در پاکت بود که روی آن نوشته شده بود: همه تقصیر را به گردن مدیرعامل قبلی بینداز.
آقای اسمیت یک نشست خبری با حضور سهامداران برگزار کرد و همه مشکلات فعلی شرکت را ناشی از سوء مدیریت مدیرعامل قبلی اعلام کرد. این نشست در رسانه ها بازتاب مثبتی داشت و باعث شد که میزان فروش افزایش یابد و این مشکل پشت سر گذاشته شد.
یک سال بعد، شرکت دوباره با مشکلات تولید توأم با کاهش فروش مواجه شد. با تجربه خوشایندی که از پاکت اول داشت، آقای اسمیت بی درنگ سراغ پاکت دوم رفت. پیغام این بود:تغییر ساختار بده.
اسمیت به سرعت طرحی برای تغییر ساختار اجرا کرد و باعث شد که مشکلات فروکش کند.بعد از چند ماه شرکت دوباره با مشکلات روبرو شد.
آقای اسمیت به دفتر خود رفت و پاکت سوم را باز کرد. پیغام این بود:سه پاکت نامه آماده کن......

تمام مدلها و استراتژیهای مدیریتی مادی، محکوم به فنا هستند.
بهترین شیوه مدیریت بحران، مدیریت الهی و توسط امام زمان است.

دسته بندی: 
  • علوم
  • علوم انسانی
  • مدیریت

نظرات (6)

  • سلیمیان علیرضا (تایید نشده)

    با سلام داستان بسیار جالب و آموزنده ای بود.اما جالبتر برای بنده دو نکته بود اول عنوان مطلب که متوجه نشدم به چه دلیل و توسط چه کسی و به چه دلیلی مدیریت سکولار انتخاب شده بود زیرا مطلب بیان کننده یک سیستم مدیریتی مبتنی بر کپی سازی است که اتفاقا در کشور ما هم به شدت رواج دارد و اصولا در هر سیستمی اعم از سکولار یا دینی ممکن است اتفاق بیفتدو هدف اصلی متن بیان شیوه مدیریت است و به نظرم نوع سیستم حاکم نمی تواند دخیل باشد.نکته دوم مقایسه این روش با مدیریتی است که حداقل در حال حاضر برای بنده قابل درک نیست و در کمال احترام اصول مدیریتی برای چنین مقام مذهبی و کاریزمای دینی به جهت شان فوق العاده معنوی قابل تصور نیست.کما اینکه با نگاهی فارغ از هرگونه تعصب به جهان پیرامون به نظر می رسد بهترین شیوه مدیریت در دنیای امروز متعلق به کسانی است که توانسته اند با استفاده بهینه از امکانات و دانش و فناوری نوین در کلیه مباحث فرهنگی ،اجتماعی،سیاسی و اقتصادی گوی سبقت را از کسانی که فقط شعار بر نداشته هایشان سر داده اند ربوده و نه تنها بر غنای جامعه خود افزوده که خود را تحت عنوان عناوینی مانند نژادبرتر ،الگوی فرهنگ برتر و نظم نوین جهانی به دیگران تحمیل کرده اند.البته لازم به ذکر است که هدف بنده دفاع و یا تایید بی چون وچرای آن سیستم نیست منتهی معتقدم پیشرفت انسان و جوامع انسانی در گرو مشاهده و عبرت گیری بدون دخیل کردن تعصبات و در صورت لزوم بهره برداری سازنده از الگوهای موفق است.کما اینکه در حال حاضر این چنین روشی چه از لحاظ ارایه دانش توسط کشورهای پیشرو و چه از لحاظ الگوگیری و توسعه(بومی سازی) توسط کشورهای نیازمند توسعه به شدت مرسوم است. جان کلام اگر امروز قادر باشیم از تکنولوژی و تجربیات دیگران کم اینکه هم کیش هموطن ما نباشند (انسان که هستند)استفاده کنیم و چشم روی کمی و کاستی های خودمان به عمد نبندیم و به جای غره گی به نداشته هایمان کمی هم به فکر باشیم که اکنون در مقایسه با جهان پیرامون در کجاییم و باید کجا باشیم در این صورت دستیابی به شعار هایمان حداقل آسان تر خواهد شد . زمان برای شعار فراوان است کما اینکه بوده ولی برای عمل... ممنون میشوم برداشت احتمالی اشتباه اینجانب را مرقوم فرمایید.
    +1
    -3
    -1
  • E.S (تایید نشده)

    اما به نظر من عنوانش کاملا صحیحه چون یک مسلمان واقعی هرگز از زیر بار مسئولیت ش شونه خالی نمیکنه و دروغ نمیگه می گویند تقوا از تخصص لازم تر است ، آنرا میپذیرم. اما می گویم : آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد ، بی تقواست. شهید چمران. پس در عنوان حرفی توش نمیمونه اما درمورد موثر بودن نظام مدیریتی غرب بله تا مدتی این نظام درست عمل میکنه ولی از یه جایی شروع به افول میکنه مثلا همین اقتصادجهان وقتی پدر علم اقتصاد میاد میگه علم اقتصاد مرد و دیگر پاسخ گوی نیاز های مردم نیست تکلیف خیلی چیز ها روشن میشه و همین جنبش 99 درصدی وال استریت در امریکا نشانه شکست این نظام در نهایت کاره . یه چیز دیگه اینکه این نظام برای همه دنیا موثر نیست و تا یک کشور نباشه تا سلطه بر اون واقع بشه جواب گو نخواهد بود اما در مورد کشور ما : ما دقیقا دچار شعار زدگی هستیم نه درواقع عملکرد اسلامی داریم و نه رویکرد علمی در نتیجه هر روز شاهد اافشای اخباری در مورد فساد اقتصادی و مدیریتی هستیم
    +1
    -7
    -1
  • سلیمیان علیرضا (تایید نشده)

    اما به نظر من عنوانش کاملا صحیحه چون یک مسلمان واقعی هرگز از زیر بار مسئولیت ش شونه خالی نمیکنه و دروغ نمیگه می گویند تقوا از تخصص لازم تر است ، آنرا میپذیرم. اما می گویم : آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد ، بی تقواست. شهید چمران. سلام دوست عزیز گفتید عنوانش کاملا صحیحه .یعنی شما این شیوه مدیریت را سکولار میدانید.بطور واضح خواهش میکنم جواب بدهید تمام اینهایی که فرمودید در مورد لزوم تقوا قبل از تخصص اگر بپذیریم باز هم جواب سوال اول نیست بنده دو سوال واضح کردم چرا عنوان مدیریت سکولار انتخاب شده یعنی در کشور ما و سایر کشورهای غیرسکولار این اتفاق نمی افتد اما سوال دوم چرا ما مبگوییم عملکرد غرب در نهایت موفق نیست باید دقت کنیم در همه دنیا و کلیه سیستمها بعضی سیاستها و شیوه های مدیریتی ممکن است شکست خورده و موفق نباشند این دلیل نمی شود که موفقیتهای همان سبستم در نظر گرفته نشود باید قبول کرد که برای ما هم همینطور است یعنی ممکن ایت در خیلی جاها اشتباه عمل کنیم سیستم الهی و ایدئولوژی مبتنی بر عقاید مذهبی که همواره قسمتی از سیاست و سیستم مدیریت جامعه ما بوده وهست دلیلی ندارد که بگوییم بهترین یا بدترین است امام زمان هم یک باور مذهبی برای ماست و طبق عقیده ما مسلمانان حتما در آخرالزمان منجی بشر و منادی عدالت الهی خواهد بود و همانگونه که گفتم منطقی به نظر نمیرسد با سیستم مدیریت دنیوی مقایسه شود.اگر منظور متن بیان یک شیوه مدیریت بوده فقط با سیستمهای دیگر مدیریت کنونی مقایسه و تحلیل شود وه به جنبه آموزش آن پرداخته شود به نظرم این نتیجه گیری کاملا مبتنی بر تعصب صرف می باشد دقت کنیم یک نظریه کارشناسی باید جهان شمول باشد حاب اگر یک نفر غیر مسلمان این جمله آخر را بخواند خودمان را جای او بگذاریم و اگر بقول شما در نهایت تمام سیستمهای مدیریتی غرب را علیرغم کارآیی در نهایت ناکارآمد بدانیم غیر از اینکه باعث قضاوت و انتساب تندروی به مسلمانان میشود این سوال را مطرح می کند که این سیستم الهی مدیریت امام زمان چگونه خوهد بود.به نظرم این خطا از آنجایی ناشی میشور که ما وظیفه اصلی خود در قبال امام زمان را یادمان میرود یعنی انتظار ظهور به معنای تلاش در جهت فراهم سازس زمینه ظهور نه تعیین تکلیف . با کمال احترام مجددا خواهشمندم پاسخ دو سوال به صورت شفاف و واضح داده شود.
    +1
    -37
    -1
  • E.S (تایید نشده)

    بنده با نظر شما مبنی بر درست نبودن نتیجه گیری موافق هستم چون شیوه مدیریت ائمه ما بر اساس مدیریت علمی قوانین اسلاماست چون در جامعه ما بسیاری از قوانین اسلام درست تبیین نشده است ، ما این تصور برامون پیش میاد که اسلام جدایی از علم است منظور دکتر چمران این است که کسی که تخصصی ندارد و کاری را بپذیرد بی تقوا است یعنی ایمان ندارد و نمی شودآنرا مسلمان حساب کرد پس در نگرش اسلامی اساس پذیرش یک پست شخص متخصص با تقواست یعنی شخصی که به اصول اخلاقی و مسئولیت پذیری و نظم پای بند بود و در عین حال دانش مورد نیاز را دارد اگر شیوه مدیریت امام علی را در یک دوره کوتاه پنج سال مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم که حتی ما درصدی از آن را هم نتوانستیم اجرا کنیم ما توانایی درک احادیث و روایات ائمه و به کارگیری آن ها نداریم مدیریت غربی مبتنی بر آزمون و خطاو است با پیچیده شدن روابط انسانی دیگر جواب گو نخواهد بود و از طرفی هم مبتنی بر استثمار دولت های دیگر است و در نهایت برای تمام دنیا نمی تواند صلح به ارمغان بیاورد اما در مورد مفهوم انتظار ، تمام مشکل وجود تفکر حجتیه ای بر مذهبی های سنتی ماست اگر انتظار را صیروریت تعریف می شد هرگزما دچار این وضعیت اسفناک نبودیم که دین وسیله ای برای مال اندوزی عده ای تبدیل شود مدیریت دینی ، یک مدیری علمی مبتنی بر قوانین الهی است که اصل قوانین از ثبات پاسخ گویی بسیار بالایی برخوردار است و بعداز زمان حکومت امام علی دیگر زمینه چنین مدیریتی برا جامعه اسلامی تحقق پیدا نکرده است
    +1
    -64
    -1
  • سلیمیان علیرضا (تایید نشده)

    سلام از همراهی جنابعالی و بحث سازنده ای که داشتیم کمال تشکر را می نمایم.
    +1
    -33
    -1
  • سلام (تایید نشده)

    حجت الاسلام باقریان : در کنار ذکر دست آوردهای بزرگ انقلاب ، از بیان مشکلات جامعه غافل نشویم.-(1396/11/06) تعداد دختران مجرد بین 25 تا 40 سال رو به افزایش می باشد. لطف روشهای مناسبی را برای ازدواج این خانمها ارائه بفرمایید. خاستگارها کجا هستند؟!
    +1
    -19
    -1

نظر خود را ثبت کنید.